تبریک زود هنگام!!!!!!

 

ما نسیمی ها سعی می کنیم حلول سال جدید رو پیشاپیش  به شما همکلاسی های خوبمون تبریک بگیم!!!!!!!

واقعا هدفمون از گذاشتن این پست همینه!!!!و تمام حرفهامون در همون خط بالا خلاصه شده!!!!!

خواستیم به یادتون بیاریم که عید امسال اولین نوروزی هست که قلم چی یا کلم چی یا غلام آبدارچی!!! یا هر چی که خودتون می دونید دست از سرتون برداشته! دیگه خبری از کتاب نوروز و و دوران طلایی (دورانی که همه درس می خونند جز شما!!!!!! ببخشید جابجا نوشتم!! دورانی که هیچ کی درس نمی خونه جز شما!!) نیست!!!!

 

یکی از نسیمی ها می گه:یادش بخیر عید نوروز اون سالی که (گلاب به روتون) آبله مرغون گرفتم! حتی واسه سال تحویل هم از اطاقم بیرون نیومدم! حقیقتا اون سال بهترین و خاطره انگیز ترین نوروز عمرم بوده!...

 

اون یکی نسیمی می گه: ای بابا این دوران طلایی و نقره ای دست از سر ما بر نمیدارن! قبلن ها اگه قلم چی بود الان سر کارمون با آناطوطی و بیو کمیستری و بافت هستش!! ....... ای خدا!!!

لعنت به اون روزی که کد1833(پزشکی کرمان) رو توی دفترچه انتخاب رشته وارد کردم!!!...........!!!!!!!!

یکی از نسیمی های خرخون می گه: آی عید امسال همچین درس بخونم!!!.....تــ.........نـ..آ...ب......... (ادامه صحبت ایشون برحسب صلاح دید نویسنده! به دلیل بد آموزی! سانسور شد!!! اگه گفتین کدومشونه؟!!)

 

خلاصه اینکه هر نسیمی یه چیزی می گه و من اینجا ننشستم که حرفای دوستام رو تایپ کنم! به همین خاطر توجه شما رو به ادامه یادآوری هامون جلب میکنم!

خواستیم به یادتون بیاریم! که سال قبل وقتی نمیخاستی بری خونه  ...... اینا مهمونی (چون حسش نبود! یا حوصله نداشتی! یا...) بهونه می آوردی که من درس دارم! و نمی رفتی مهمونی! ملت هم تعجب می کردن که تو چقدر درس می خونی!

ولی امسال دیگه نمیتونی و نمی دونی چه بهونه ای بیاری برای مهمونی نرفتن!

خواستیم به یادتون بیاریم! سال قبل وقتی لشکر مهمونا می ریختن خونتون!!! تو وظیفت رو با یه سلام  احوال پرسی مختصر به جا می آوردی! و بعد دوباره به بهانه کنکور! (این غول دوست داشتنی!) به اتاقت پناه می بردی! راحت و تنها و دنج! و با دوستت اسمس بازی می کردی تا مهمونا برن! مهمان های عزیز هم از صمیم قلب برات آرزوی دکتر شدن می کردن!! (یادته که؟!)

اما امسال دیگه خانم/آقا دکتر شدی! ملت دلخور می شن اگه وقتی اومدن خونتون نری چند ساعتی کنارشون ننشینی و باهاشون گپ نزنی! بله دیگه الان ملت توقع دارن از دکتر مملکت که تحویلشون بگیره! ناراحت می شن اگه به سوالای باربط و بی ربطشون جواب ندی! بهشون آجیل بیشتر تعارف نکنی! به جوک های بی مزه شون نخندی! و خاطراتی چند از وقایع دانشگاه براشون تعریف نکنی! ( یه راه تضمینی برای فرار از این مخمصه وجود داره! خیالتون راحت من خودم امتحانش کردم! و اونم توصیف اتاق تشریح و احوالاتی که با اجساد داشتیده! (مثلا من خودم یه بار مجبور شدم شونه های یه جسد رو که به شکم خابیده بود بگیرم و بچرخونمش و به پشت بخابونمش!!!! باور کنین!!!) می تونین برای اثبات گفته هاتون روپوشتون رو که از ترم قبل نشستین و هنوز بوی جسد میده نشونشون بدین!!!! )

! حوصله تون رو سر نبرم! خودم که حوصلم سر رفت!

 

خلاصه این که امسال ظاهرا اولین سالیه که خبری از برنامه ریزی و پشتیبان نیست! امیدواریم آناتومی و بیوشیمی و بافت شناسی مجال خوش گذروندن رو به شما بدهند....!!!!!

خوش باشید....

با احترام نسیمی ها:

خانم ها: احمد زاده، اسدی ، اکبری فرد، ایرانمنش، رضا زاده، معارف دوست، نایبندی

جشنواره نوروزی وبلاگ

با سلام امیدوارم حالتون خوب باشه

خوش میگذره؟ حالتون خوبه؟

نشستیم کلی فکر کردیم دیدیم بیایم یک جشنواره راه بندازیم به قول رضا ای همچین خوش بگذره!

اینکه تو این جشنواره قراره چی کار کنیم در ادامه خواهیم گفت!

1-جشنواره خاطره ها:

یک سال گذشت، خوب ، بد ، زشت ، زیبا..... هرچه بود به نظر من خیلی قشنگ بود

از تمام لحظات دعواها ، دوستی ها ، ناراحت شدن ها(اون اوایل همه از هم ناراحت میشدیم یادتونه؟!)

به هر حال تمام لحظه های اشک ها و لبخندها تماما یک کتاب خاطره تلخ و شیرین میشه

حال دوستان همکلاسی همت کنن یک وقت کوتاهی بذارن و این خاطرات قشنگشون رو بنویسن

هر خاطره ای که دوست دارن(مثلا بهترین خاطرشون در طول این چند ماه)

الان خوندن این خاطره ها خیلی جالب خواهد بود

حالا فکر کنید 6-7 سال دیگه که این خاطره ها رو دوباره بخونید اون وقت چه حالی میده

به هر حال  منتظر خاطراتتون خواهیم نشست

*لطفا هرکی موافقه یا مخالفه توی نظرات بنویسه

چگونگی فرستادن خاطره ها برای ما توی پست بعدی گفته خواهد شد شما فعلا شروع کنید به نوشتن خاطره ها تون


2-چشنواره عکس نوروزی:

نمیدونم شنیدین یانه؟ میگن یک عکس میتونه چیزی رو نشون بده که 1000 جمله نمیتونه

(حالا چه ربطی داشت خودم هم نفهمیدم!!)

ولی در کل در این جشواره عکس میتونید هر عکسی که بنظرتون جالب بود رو برای ما بفرستین ما میگذاریم تو وبلاگ و برندش رو هم مشخص میکنیم

حالا هر عکسی که بود:عکس بچه ها، سفره هفت سین، نوروز،عمو نوروز و ......

(فقط یادتون باشه عکس دزدی ممنوع!)

این عکس ها هم میتونن جزئی از خاطراتمون باشن


اگه موافقین لطفا موافقت  خودتون رو در بخش نظرات اعلام کنید

ایمیل جشنواره به زودی اعلام خواهد شد


3-جوایز جشنواره بعدا اعلام خواهد شد فقط بگم که خیلی جوایز نفیسی خواهند بود که بستگی با اسپانسرهای جشنواره هم داره!

موفق پیروز و سرافراز باشید[گل]

گفتگو با خدا

این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت، این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند. این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد ...
ادامه نوشته

فهرست برندگان هشتاد و دومین دوره جوایز اسکار / «قفسه درد» رکوردار اسکار 82 شد

 
 
 خیلی زور داره زن سابق یه نفر جایزه ی اسکار رو ازش کش بره !!  تسلیت جناب جیمز کامرون !!
ادامه نوشته

روزی مردی به سفر میرود و به محض ورود به اتاق هتل ، متوجه میشود که این هتل

به کامپیوتر مجهز است . تصمیم میگیرد به همسرش ایمیل بزند . نامه را مینویسد

اما در تایپ ادرس دچار اشتباه میشود و بدون اینکه متوجه شود نامه را میفرستد .

در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاک سپاری

همسرش به خانه باز گشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا آشنایان داشته باشه

به سراغ کامپیوتر میرود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن اولین نامه غش میکند

و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش

زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:

گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم

میدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند

و هر کس به اینجا می اد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم

و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا میبینمت .

امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه . وای چه قدر اینجا گرمه!!!

معجزه عشق

به یاد به ترانه های سابق!

بارها و بارها نوشتم اما اين بار مينويسم براي تو , براي لبخندي نو برايت مينويسم ,مينوسم که بخواني تا بداني:

در زندگي ام فقط تو را دارم که بخواني تا بداني تنها چيزي که سرکشي ام را آرامش مي بخشد فقط تويي که بخواني تا بداني برايم همچون آب براي گل برايت مينويسم که بخواني و بداني من هرگز کسي را که با سختي ديگران در کنارش به آرامش رسيده ام آسان از دست نخواهم داد
مينويسم تا بداني وقتي آمدي پاييز بود با آمدنت پاييز را بهار کردي زندگي احساس من نه پاييز را داشته است و نه زمستان را نگذار پاييز بيايد و ماندگار شود نگذار زمستان بيايد و بهار گريزان شود و باز هم پاييز بماند تو را به دل بهاريت قسم بمان و فصل ها را بهم نريز
ادامه نوشته

شرایط اخذ گواهینامه زنان در عربستان (جالبه بخونید)

بالاخره و بعد از مدتها بحث و جدل، با رانندگی زنان در عربستان موافقت شد.
به گزارش «فردا» و به نقل از القبس، مجلس شورای عربستان با رعایت شرایط خاصی به زنان عربستانی این اجازه را داده است که این شرایط عبارتند از:

الف: شرائط عمومی
1- زن راننده حداقل 30 سال سن داشته باشد
2- ولی زن(شوهر یا پدرش)با رانندگی او رسما موافقت کنند
3- گرفتن گواهینامه از مرکز آموزش رانندگی مخصوص زنان
4- لباس زن راننده باید بدون هیچگونه زینت باشد

5- اجازه رانندگی زنان فقط شامل نواحی داخل شهر است و در بیرون شهر و حتی روستا ها و حومه شهر اعتبار ندارد مگر اینکه یکی از محارم همراه او باشد
6-  زنان تنها از روز شنبه تا چهارشنبه، و از ساعت 7 صبح تا 8 شب اجازه رانندگی دارند. روزهای پنج شنبه و جمعه از ساعت 12 ظهر تا 8 شب
7- زن راننده حتما باید همراه خود تلفن داشته باشد تا در مواقع ضروری استفاده کند
8- تماس با مرکز رانندگی زنان هنگام بروز هرگونه مشکل مزاحمت یا خرابی اتومبیل
9- پرداخت مبلغ مشخصی به مرکز رانندگی زنان جهت هزینه نعمیرات و گواهینامه

ریشه کراوات ایرانی است!

ریشه کراوات ایرانی است. هرچند از فرانسه به همه جای جهان رفته است

هرچند که این پوشش از فرانسه به جاهای دیگر جهان رفت و فرانسویان نیز آن را در سال ۱۶۵۶ ،در زمان  لویی چهاردهم از کروات ها گرفته اند .اما جالب است بدانیم  کرواتها (کرواسی) در جنوب شرق اروپا در اصل گروهی از ایرانیان خراسان کهن بودند به نام خروات(خور آوات ) یا ( خور آباد) که به دلایلی به شبه جزیره ی بالکان کوچ کرده اند . اینان پارچه ی زیبایی را به گردن خود برای زیبایی می آویختند و این جامه به نام خودشان نامیده شد و امروزه در سراسر جهان پوشیده می شود .

ادامه نوشته

سفر به ارمانشهر

 با سلام خدمت خوانندگان عزیز.چند نفر از دوستان(منوهادیو غفارو مختار) تصمیم به عزیمت به دیار خویش گرفته ایم.امید است دوستان همراهی کرده دست در دست هم دهیم کلاسها را به دیوار بکوبیم و هر چه سریعتر (۲۰)رخت بر ببندیم.پس نظر دهید و تاریخ عزیمت را معین نمایید..(۳۳۳۳ بانک ملی شعبه اسکان)هم اکنون به یاری سبزتان نیازمندیم.

مناجات نامه یک کافر

خدایا یادته؟هیچوقت نذاشتی در برابر هیچ تکبری سر خم کنم،هیچوقت!

تو...تو خدای من...برام خزانه عشقی...

امروز رو بهم دادی با همه سختیاش،تلخیاش، دعواهاش و البته تحقیرهاش

اما یادم نمیره که بهم قدرت رو هم دادی با همه آسونیاش!!!

بهـــــــــــــــــــــم فرصت دوباره نفس کشیدن رو دادی و حالا که از همه دنیــــــــــــــــا فقط به تو اکتفا کردم،نمیدونم چرا حقمونمیدی؟

مگه نمیگن که مرگ حقه؟خدایا من حقمو میخام،میدونم که خیلی بی انصافم اما چه کنم که زورم به خلق خدا نمیرسه....اومدم یقه ی تو رو گرفتم....

من مستحق مجازاتم!

خداجون تو بهـــــــــــــــــــــــــم اشک رو هم دادی...مرسی..آخه اینجوری دیگه برای شستن دل غبارآلودم،پناه نمیارم به تیمم.

عشق رو به من دادی تا از رخوت سرمای کوچه ها دنبال کارتنی از رنگها نباشم

من دلی رو شکستم،کمکم کن تا دوباره پیوندش بزنم

نمیدونم چرا؟آخه چرا؟چرا هنوز به من نگاه میکنی با همه ی دقتت؟انگار که تنها آفریده تم؟

چطور میتونم نبینم دسته گلهایی که روش یه کارت سفیده با یادداشت:از طرف خدا

هرروز می بینمشون...

اغلب از تنبلیم،از بی حوصلگیم پشت در خشک میشن

اما تو بازم فردا یه دسته گل قشنگتر میفرستی

خدایا من دوست دارم اما لایقش نیستم، من حتی لیاقت حرف زدن با تو رو هم ندارم

اما...

اما تو مهربونی،بی نظیری،خدای من شکرت

خدایا هوش رو بهــــــــــــــــــم دادی تا توی قایم باشکی که تو تاریکی های زندگیم باهام بازی میکنی زود زود پیدات کنم

خب..پس ممنون که مهر رو هم بهــــــــــــــــــــــم دادی تا مادرم خوشحال باشه که نام شایسته ای برای دلبندش انتخاب کرده!!!!!!

Hey God! Why did you create me?

هر چی راه جلوم بود رو خراب کردیو فقط یکیو گذاشتی،راهی که روش نوشته شده بود:یک عمر تا خدا

خدایا دمت گرم که اینقد بزرگی،دمت گرم که دوستم داری و ممنون که همیشه گرمای نفسهاتو پشت سرم احساس میکنم

گاه با خودم میگم که چرا تنهــــــــــــــــــــــا گفتن یک جمله قبل از خواب اینقد برات ارزش داره؟

ازت خجالت میکشم...برات هیچ کار نکردم

من...

من فقط شبها یک جمله میگم: خدای من،تو را شکر

شکر

شکر

و در آخر خدایا منواز اعماق این فاجعه نمناک از هق هق نجات بده!

تمنـــــــــــــــــــــــا میکنم،نجاتم بده

بزرگ ترين طنز معماري قرن در نزد ایرانیان است و بس!!!

به ادامه مطلب یه سر بزنید
ادامه نوشته

اسلایدهای جلسه 3 بهداشت با ترجمه

از لینک زیر هم میتونین استفاده کنین

http://up.iranbog.com/37261/1267933932.rar

فقط iranbog رو به iranblog تغییر بدین.

به ادامه مطلب هم یه سری بزنین!!!

 

 

ادامه نوشته

تشخیص پرنده ماده از نر

خانوما واقعا شرمندم كه اين پست رو می نویسم ولي


من تا حالا نمیدونستم چطوری فرق بین پرنده های نر و ماده رومیشه تعیین کرد

همیشه فکر میکردم با جراحی این کارو انجام میدن

این پایین دو تا پرنده هستنبه دقت نگاهشون کن ببین میتونی بگی کدومشون ماده است

 



 
ادامه نوشته